فهرست مطالب

نشریه دانشور پزشکی
پیاپی 55 (اسفند1383)

  • تاریخ انتشار: 1383/12/11
  • تعداد عناوین: 12
|
  • حمیدرضا عظیمی، رضا شاکرمتعال صفحه 1
    هدف
    بررسی رابطه بین اندازه فولیکول دندان عقل پایین با وضعیت هیستوپاتولوژیک ان در مراجعه کنندگان به بخش جراحی دانشکده دندان پزشکی دانشگاه شاهد در طی سال های 81-1380 است.
    مواد و روش ها
    106 بیمارکه به بخش جراحی دهان فک و صورت دانشکده دندان پزشکی شاهد مراجعه کردند در این بررسی تحت جراحی خارج کردن دندان عقل پایین قرار گرفتنتد که 48 نفر مرد و 58 نفر زن بودند و بیماران در دو گروه سنی زیر 20 بین 20-30 سال تقیسم بندی شدند.
    پس از تهیه رادیوگرافی پری اپیکال بیش ترین عرض فولیکول دندان با استفاده از خط کش اندازه گیری شد. در نهایت تمام نمونه ها به آزمایشگاه پاتولوژی ارسال شد.
    یافته ها و
    نتایج
    1-بین ضایعه پاتولوژیک و اندازه فولیکول دندان عقل در دو گروه ارتباط معنادار وجود ندارد.
    2-بیش ترین عرض فولیکول دندان در افرادی که دارای ضایعه پاتولوژیک بودند و در افرادی که فاقد ضایعه بودند 85/1 -47/2 میلی متر بود.
    3-از بین 42 بیمار که دارای ضایعه پاتولوژیک بودند 41 بیمار دارای کیست دانتی ژور (61/67 درصد) و یک بیمار (39/2) ادنتوژنیک کراتوسیست داشت.
    نتیجه گیری
    نتیجه ای که می توان از این بررسی گرفت این است که برای تشخیص یک فولیکول دارای ضایعه از یک فولیکول نرمال لازم است که پس از خارج کردن دندان فولیکول ان جهت ارزیابی به آزمایشگاه پاتولوژی فرستاده شود.
    کلیدواژگان: دندان عقل، فولیکول، کیست و نهفتگی
  • پرویز اولیاء، کیومرث نظری مقدم، پرستو نامدارواسکسی، محمود نصراصفهانی صفحه 7
    سابقه
    یک علت رایج شکست درمان ریشه، نشت اپیکالی است. اگر نشت اپیکالی به راستی از علل شکست درمان باشد، پس فقدان سیل تاجی هم باید به عنوان یک فاکتور مهم در نظر گرفته شود. با توجه به این نکته، حفظ سیل تاجی در طول جلسات ملاقات اندو، ضروری به نظر می رسد، زیرا می تواند از نفوذ بزاق، باکتری ها و محصولات جانبی باکتری ها به داخل سیستم کانال ریشه و در نتیجه، دستیابی به بافت اطراف ریشه جلوگیری کند.
    هدف
    هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر زمان ایجاد فضای پست بر سیل اپیکالی کانال با استفاده از باکتری بود.
    روش بررسی
    برای این مطالعه 36 دندان سالم پره مولر یک کاناله با ریشه مستقیم، انتخاب شدند. پس از قطع تاج، 32 دندان، با روش استپ بک آماده سازی و سپس با روش لترالی وسیلر AH26 پر گردیدند. دندان ها به دو گروه تقسیم شدند. در گروه اول بلافاصله و در گروه دوم بعد از یک هفته فضای پست تعبیه شد. سپس براساس مدل گیش، دندان ها از نظر نشت باکتری پروتئوس ولگاریس ارزیابی شدند. مدت آزمایش 40 روز بود.
    نتایج
    نتایج آزمایش ها با استفاده از آزمون دقیق فیشر، مشخص کرد که زمان تهیه فضای پست بر سیل اپیکالی کانال تاثیری ندارد.
    بحث: این نکته اثر کاربردی دارد، زیرا حسب نتایج، زمان تخلیه (بلافاصله یا پس از یک هفته)، در طول دوره 40 روزه، تفاوتی از نظر برهم زدن سیل اپیکال ایجاد نمی کند.
    کلیدواژگان: سیل اپیکال، فضای پست، پروتئوس ولگاریس
  • مریم بیدار، جمیله قدوسی، مریم جاویدی صفحه 11
    سیل آپیکالی مناسب عاملی مهم در موفقیت درمان ریشه است و ایجاد سیل آپیکالی ایده آل مستلزم تطابق مناسب مواد پرکردگی کانال با دیواره عاجی است. نقش اسمیرلایر ایجاد شده به دنبال عمل آماده سازی کانال ها در بهبود سیل آپیکالی یا ایجاد اختلال در آن موضوعی بحث برانگیز است. هدف از این مطالعه بررسی میزان لیکیج آپیکالی در حضور اسمیرلایر است.
    در این مطالعه تعداد 88 دندانی قدامی انسانی کشیده شده انتخاب و به 2 گروه آزمایشی تقسیم شدند. در گروه آزمایشی اول بدون حذف اسمیرلایر بعد از آماده سازی کانال پرکردن کانال توسط گوتاپرکا و سیلر AH26 انجام شد. در گروه آزمایشی دوم آماده سازی کانال مشابه گروه اول انجام و سپس اسمیرلایر توسط EDTA و NaClO حذف و کانال ها مشابه گروه اول پر شدند. سپس جهت بررسی میزان نشت پس از غوطه وری دندان ها در جوهر چین و انجام شفاف سازی، دندان ها توسط استریومیکروسکوپ بررسی شدند. آنالیز آماری نتایج به دست آمده اختلاف معناداری در میزان ریزنشت بین دو گروه را نشان داد به طوری که در گروهی که اسمیرلایر حذف شده بود سیل آپیکالی مناسب تری را شاهد بودیم. با توجه به نتیجه مطالعه می توان بیان کرد در صورت حذف اسمیرلایر مواد پرکننده تطابق بهتری با دیواره کانال ایجاد می کند.
    کلیدواژگان: نشت آپیکالی، اسمیرلایر، نفوذ دای
  • آذر دربندی، محمدحسن شیرازی، روشنک رستگار صفحه 17
    ضایعات دهانی با منشا ناشناخته سال ها است ذهن محققان را به خود مشغول کرده و تحقیقات زیادی بر این اساس در زمینه بیماری های دهان و تشخیص صورت گرفته است. از سوی دیگر، نقش هلیکوباکتر پیلوری (H.p) به عنوان عامل اتیولوژیک زخم های پپتیک به اثبات رسیده است.
    از آن جا که حفره دهان، اولین فضای مسیر گوارش محسوب می شود و مهم ترین راه انتقال هلیکوباکتر است (دهانی و مدفوعی - دهانی) و عفونت H.p نیز نظیر برخی از مهم ترین ضایعات دهانی (آفت، لیکن پلان، زبان جغرافیایی و سوزش دهان) عودکننده است، لذا به نظر می رسد حفره دهان نیز در خطر ابتلا به عفونت با H.p باشد.
    هدف
    هدف از این مطالعه، بررسی رابطه وجود هلیکوباکتر پیلوری و ضایعات دهانی (آفت، لیکن پلان، زبان جغرافیایی و سوزش دهان) است.
    مواد و روش ها
    بدین منظور 26 بیمار با ضایعه دهانی (7 بیمار مبتلا به آفت، 7 بیمار مبتلا به لیکن پلان، 6 بیمار مبتلا به سوزش دهان و 6 بیمار مبتلا به زبان جغرافیایی) انتخاب و از هر یک دو نمونه (از عمق ضایعه و از پلاک زیر لثه ای) تهیه گردید. ضمنا برای هر بیمار پرسشنامه ای تکمیل شد. نمونه ها توسط سوآپ و سوند استریل برداشته و به محیط کشت اختصاصی منتقل گردید. پس از گذاشتن محیط ها در جار و اضافه کردن گاز پک در اتو 37 درجه قرار داده و پس از 3 تا 7 روز کلنی های رشد یافته بر روی پلیت ها با استفاده از آزمون های تکمیلی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین 25 فرد سالم که سابقه هیچ گونه ضایعه دهانی نداشتند انتخاب شدند تا تحت عنوان «گروه شاهد» از نظر وجود H.p در محیط دهان مورد بررسی قرار گیرند. نتایج به دست آمده در هر گروه ثبت شد و سپس به روش آزمون کای - دو مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    از مجموع 26 بیمار مورد بررسی 3 مورد از نظر هلیکوباکتر مثبت بودند (12 درصد)، در حالی که این میزان در گروه کنترل صفر درصد بود. همگی افراد هلیکوباکتر مثبت در گروه زبان جغرافیایی قرار داشتند. در پرسشنامه به مواردی نظیر جنس، بیماری گوارشی، مصرف دخانیات، ترومای داخل دهان و سابقه تبخال، سابقه مصرف دارو و بیماری سیستمیک، سابقه فامیلی ضایعه، و استرس نیز توجه شده بود. در مجموع، ارتباطی بین این دو گروه و عوامل ذکر شده مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه: 1) هیچ ارتباط معناداری بین وجود H.p و ضایعات دهانی در دو گروه بیمار و کنترل مشاهده نگردید.
    2) H.p در گروه مورد مطالعه به عنوان فلور نرمال شناخته نشد.
    کلیدواژگان: هلیکوباکتر پیلوری، ضایعات دهانی (آفت، لیکن پلان، زبان جغرافیایی و سوزش دهان)
  • محمدباقر رضوانی، سعیده شادلو صفحه 23
    بیان مساله: از آن جا که کامپوزیت های نوری جهت پلیمریزاسیون احتیاج به تابش نور دارند، استفاده از نوارماتریکس شفاف جهت ترمیم های هم رنگ در نواحی خلفی، ارجح به نظر می رسد ولی با توجه به تمرکز نور و ممانعت از پراکندگی آن در نوارماتریکس های فلزی، بررسی بیش تر این مساله به منظور یافتن تاثیر نوع نوارماتریکس در میزان پلیمریزاسیون نواحی جینجیوالی، منطقی به نظر می رسد.
    هدف
    هدف از این مطالعه، بررسی میزان پلیمریزاسیون کامپوزیت در ناحیه جینجیوال ترمیم های کلاس II پس از کاربرد نوارماتریکس فلزی در مقایسه با نوارماتریکس شفاف است.
    مواد و روش ها
    یک عدد دندان طبیعی مولر بالا که فاقد پوسیدگی بود، جهت این تحقیق انتخاب گردید. حفره ای به شکل باکس در ناحیه دیستال دندان مزبور تراشیده شد و سپس دندان فوق را یک مدل پیش ساخته آکریلی فک بالا ثابت گردید به طوری که در تماس با دندان های آکریلی مجاور قرار گرفت تا حالتی شبیه به وضعیت دهان بازسازی گردد. تمامی نمونه ها از پلیمریزاسیون دو لایه کامپوزیت در داخل حفره مذکور ساخته می شدند ولی سیستم ماتریکس مورد استفاده و طریقه تابش نور بسته به گروه آزمایشی مربوطه، متفاوت بود از آن جا که بین دندان و ترمیم صورت گرفته از بیوفیلم استفاده شده بود هر نمونه پس از پلیمریزاسیون از حفره خارج شده و نمونه دیگری ساخته می شد.
    گروه های مورد بررسی عبارتند بودند از: گروه 1 – با استفاده از نوار ماتریکس فلزی و وج چوبی، رزین کامپوزیت به روش لایه ای (incremental) در دو لایه افقی قرار داده شد. هر لایه به مدت 40 ثانیه از ناحیه اکلوزال cure گردید.
    گروه 2 – با استفاده از نوار ماتریکس شفاف و وج نوری، رزین کامپوزیت به روش لایه ای در دو لایه افقی قرار داده شد. هر لایه به مدت 40 ثانیه از ناحیه اکلوزال cure گردید.
    گروه 3 – با استفاده از نوار ماتریکس فلزی و وج چوبی، رزین کامپوزیت به روش لایه ای در دو لایه افقی قرار داده شد. پس از پلیمریزاسیون هر لایه به مدت 40 ثانیه از سطح اکلوزال، نوار ماتریکس برداشته شد و سپس هر لایه به مدت 40 ثانیه از ناحیه باکال و 40 ثانیه ازناحیه لینگوال نیز cure گردید.
    گروه 4 – با استفاده از نوار ماتریکس شفاف و وج نوری، رزین کامپوزیت به روش لایه ای در دو لایه افقی قرار داده شد. هر لایه به مدت 40 ثانیه از جهت اکلوزال و سپس20 ثانیه از جهت باکال و 20 ثانیه از جهت لینگوال پلیمریزه گردید.
    سپس نمونه ها در mold های آکریلی به گونه ای مانت شدند که سطح جینجیوالی کامپوزیت در محاذات سطح خارجی mold قرار گیرد. سپس ریزسختی (microhardness) ناحیه جینجیوالی کامپوزیت توسط دستگاه Vickers تعیین گردید و نتایج به دست آمده با استفاده از آنالیز واریانس یکطرفه بررسی شد.
    یافته ها
    در بررسی آماری اختلاف معناداری در میزان ریزسختی در 4 گروه آزمایشی وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    براساس یافته های این مطالعه، تفاوتی در میزانریزسختی (microhardness) ناحیه جینجیوالی کامپوزیت در حفرات کلاس II پس ازکاربرد نوار ماتریکس فلزی و شفاف وجود ندارد.
    کلیدواژگان: رزین کامپوزیت، نوار ماتریکس، ریز سختی ویکرز
  • علی اصغر روحی، تقی عزیزی صفحه 29
    کیست استافنه یک ضایعه رادیولوسنت بدون سمپتوم بوده که ناشی از محل غدد بزاقی در فک پایین (عمدتا غده بزاقی تحت فکی) به صورت یک فرورفتگی در کورتکس استخوان در سطح لینگوال زاویه مندیبل است. از این نظر که نیاز به درمان خاصی ندارد، تشخیص افتراقی آن از ضایعات پاتولوژیک واقعی فک پایین مهم است. در این مقاله به گزارش یک مورد شبیه به آن ولی در داخل استخوان مندیبل پرداخته می شود.
    کلیدواژگان: نابه جا، غده بزاقی، استافنه، مندیبل
  • حسن سمیاری، سید شجاع الدین شایق، بهنام اسلامی، سعید تقوی صفحه 33
    هدف
    این مطالعه با هدف بررسی میزان تاثیر کاربرد مامبران پاروگاید در بازسازی انساج پریودنشیوم انجام شده است.
    روش کار
    برای انجام تحقیق، بر روی استخوان سطح باکال دندان پرمولردوم فک پایین چهار گوسفند، یک دیفکت تجربی به عمق پنج میلی متر و عرض مزیال تادیستال دندان انجام گردید. سمان سطحی ریشه برداشته و سپس دیفکت با صفحه ای از مامبران پاروگاید پوشانده شد و فلپ به صورت پوشش کامل ناحیه بخیه گردید. مراقبت های پس از عمل و ملاحظات بهداشتی تا شش ماه انجام شد. پس از این مدت، گوسفندان ذبح شدند و نواحی عمل، تحت بررسی هیستولوژیک قرار گرفتند.
    نتایج
    نتایج، بیانگر تشکیل الیاف PDL به صورت منظم و فانکشنال و عدم وجود التهاب در ناحیه آزمون بود. میزان استخوان سازی در ناحیه آزمون حدود 2/60 درصد دیفکت، از نوع استخوان لاملار و تشکیل سمان جدید به طور میانگین 01/4 درصد میلی متر و حاوی سمان سلولار و آسلولار بود
    کلیدواژگان: مطالعه هیستولوژیک، بازسازی پریودونشیوم، مامبران کلاژن
  • فریال طالقانی، زهره حسنی صفحه 39
    هدف
    این مطالعه به منظور بررسی کلینیکی اثر داکسی سایکلین سیستمیک بر مبتلایان به پریودنتیت بالغین انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    بدین منظور تعداد 18 بیمار مبتلا به پریودنتیت بالغین متوسط تا پیشرفته با میانگین سنی 50 سال انتخاب شدند و به صورت اتفاقی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. به تمام بیماران، آموزش بهداشت و جرم گیری داده شد. در گروه آزمایش، کپسول داکسی سایکلین 100 میلی گرمی به مدت 21 روز تجویز شد (روز اول دو کپسول و روزهای بعد یک کپسول)؛ اما گروه کنترل، دارونما دریافت کرد (به صورت double-blind).
    شاخص های ارزیابی کلینیکی، شامل عمق پاکت (PD)، سطح چسبندگی کلینیکی (CAL)، ایندکس لثه (GI) و ایندکس پلاک (PI) قبل از درمان، و 3، 8 و16 هفته پس از درمان اندازه گیری و با یکدیگر مقایسه شدند.
    نتایج
    نتایج نشان دهنده بهبودی اندک در متوسط عمق پاکت و سطح چسبندگی در دو گروه است که از نظر آماری معنادار نبود. التهاب لثه در گروه آزمایش بهبودی زیادی نشان داد که در مقایسه با گروه کنترل معنادار بود. ایندکس پلاک در هر دو گروه کاهش نشان داد که در 3 و 8 هفتگی بین دو گروه معنادار بود.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به نتایج فوق و احتمال پیدایش گونه های میکروبی مقاوم بهتر است کاربرد این دارو در پریودنتیت، محدود به مواردی شود که به درمان های معمول پاسخ خوبی نداشته اند.
    کلیدواژگان: پریودنتیت بالغین، داکسی سایکلین، عمق پاکت، سطح چسبندگی کلینیکی، ایندکس لثه، ایندکس پلاک
  • سعید عسگری، محمدجعفر اقبال صفحه 47
    گزارش موردی حاضر در خصوص تشخیص و درمان دندان پره مولر دوم پایین با سه کانال مجزا در انتهای یک ریشه است. فاکتورهایی نظیر آگاهی از مرفولوژی کانال و احتمال چند کاناله بودن دندان، آشنایی با تفسیر صحیح رادیوگرافیک، جستجوی دیواره های کانال دندان و استفاده بجا از حس لمس در یافتن کانال های اضافی و درمان آن ها بسیار مؤثرند.
    کلیدواژگان: پره مولر دوم فک پایین، اندودانتیکس، مرفولوژی کانال ریشه دندان
  • مجید مهران، محمد اسلامی صفحه 51
    هدف
    از آن جا که فراوانی و شیوع ضایعات مختلف به عواملی از قبیل سن، جنس، نژاد و محل جغرافیایی بستگی دارد، داشتن این اطلاعات جهت برنامه ریزی های آموزشی و درمانی از موارد قابل توجه در هر کشور است. لذا بر آن شدیم تا در یک مطالعه توصیفی به بررسی شیوع انواع مختلف کیست های فکی در افراد زیر 18 سال براساس چند عامل مهم، مثل محل بروز ضایعه، جنس و سن افراد بپردازیم.
    روش کار
    با توجه به تعداد زیاد مراجعین و قدمت بخش آسیب شناسی دانشکده دندان پزشکی علوم پزشکی تهران، تعداد کل پرونده های موجود (10822) از سال 1345 لغایت 1380 مورد بررسی قرار گرفتند.
    نتایج
    از آن جا که 2343 نفر از این افراد زیر 18 سال داشتند، پس از مطالعه کامل پرونده های مربوط و استخراج اطلاعات، ضایعات کیستیک در چهار گروه اصلی قرار گرفتند. 7/23 درصد از کل ضایعات را کیست ها تشکیل دادند که شایع ترین آن ها مربوط به کیست های ادنتوژنیک (82 درصد) است. پس از آن کیست های مجرای بزاقی (5/9 درصد)، کیست های استخوانی (2/6 درصد) و کیست های رشدی تکاملی (3/2 درصد) قرار داشتند.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به شیوع انواع مختلف کیست ها به ویژه در گروه سنی زیر 18 سال، لزوم توجه به آموزش بیش تر جهت دانشجویان احساس می گردد. از طرفی، دانستن این اطلاعات کمک شایانی به تشخیص افتراقی ضایعات کیستیک می کند.
    کلیدواژگان: شیوع، کیست های فکی، افراد زیر 18 سال
  • کیامرث هنردار، حسین لباف، کیومرث نظری مقدم، حمیده مومن صفحه 57
    هدف
    یکی از مهم ترین بخش ها در درمان ریشه، اندازه گیری اولیه طول کانال است و استفاده از کلیشه رادیوگرافی از رایج ترین و مقبول ترین روش ها برای تعیین طول کارکرد محسوب می شود.
    مطالعه حاضر به منظور بررسی صحت رادیوگرافی در نشان دادن فاصله نوک فایل نسبت به cementodentinal Junction (CDJ) میکروسکوپی و اپکس میکروسکوپی در شرایط کلینیکی صورت گرفته است.
    مواد و روش ها
    بدین منظور از یک کاداور(Cadavr) که دارای 27 دندان در فک بالا و پایین بود، استفاده شد. ابتدا فکین از جمجمه جدا و در ارتیکولاتور مانت شد. بعداز تهیه رادیوگرافی های اولیه با تکنیک موازی، در دندان ها حفره دسترسی تهیه گردید. سپس Kfile شماره 15 در داخل کانال ها جایگزین شد. به منظور جایگزین کردن بافت نرم اطراف استخوان آلوئول از گوشت مرغ و دستکش پر ازآب استفاده شد و مجددا رادیوگرافی تهیه گردید. طول فایل ها بر مبنای 5/0 میلی متر بالاتر از اپکس رادیوگرافیک تا حد ممکن تصحیح شد و با دستگاه رادیوگرافیک مارک Plannomega با KVP، شدت جریان و زمان تابش خاص هر دندان و با استفاده از Endo Ray، رادیوگرافی نهایی گرفته شد.
    کلیشه ها با دستگاه ظهور و ثبوت اتوماتیک آماده گردید و از آن ها با دوربین دیجیتال Finepix با دقت 6 مگاپیکسل عکس گرفته شد. سپس فاصله نوک فایل تا اپکس با نرم افزار View box توسط سه مشاهده گر مورد بررسی قرار گرفت. از طرفی دندان های داخل آلوئول کشیده و دندان ها از مقطع مزیودیستال برش داده شد. آنگاه فاصله نوک فایل تا اپکس و CDJ در زیر استریومیکروسکوپ با بزرگنمایی 2* توسط همان سه مشاهده گر اندازه گیری شد و نتایج در سه بخش مورد بررسی قرار گرفت:1) مقایسه فاصله نوک فایل تا اپکس میکروسکوپی با اپکس رادیوگرافیک؛2) مقایسه نوک فایل تا CDJ میکروسکوپی با CDJ رادیوگرافیک؛3) بررسی اختلاف بین نتایج ثبت شده توسط سه مشاهده گر.
    نتایج
    محاسبات آماری برای مقایسه دو گروه از نوع T-test و برای مقایسه سه گروه از نوع آنالیز واریانس یک طرفه بوده. این محاسبات در مورد فاصله نوک فایل تا آپکس رادیوگرافیک و میکروسکوپیک در مشاهده گر اول، اختلاف معناداری را نشان نداد، اما در مشاهده گر دوم و سوم این اختلاف معنادار بود. در مورد فاصله نوک فایل تا CDJ میکروسکوپیک و تنگه اپیکالی رادیوگرافیک، در هر سه مشاهده گر، اختلاف معنادار نبود. همچنین در مورد اندازه های ثبت شده توسط سه مشاهده گر اختلاف معناداری وجود نداشت (05/0p>).
    بحث و نتیجه گیری
    در مجموع با توجه به نتایج به دست آمده از مطالعات قبلی و این مطالعه می توان گفت رادیوگرافی با تکنیک موازی با دقت 95 درصد در تعیین جایگاه اپکس دندان قابل اطمینان است و طبق نتایج این مطالعه محل CDJ در 5/0 میلی متری اپکس رادیوگرافیک است.
    کلیدواژگان: CDJ، استریومیکروسکوپ، رادیوگرافی، تکنیک موازی
  • بخش انگلیسی
  • صفحه 76